۱۳۹۱ دی ۱۰, یکشنبه

فلامینگوهایی که از دست می روند

با پایین آمدن سطح آب دریاچه اورمیه طی سالیان اخیرحیات جانوری در این دریاچه به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و شاهد نابودی برخی از این گونه های جانوری در حاشیه این دریاچه هستیم.

دریاچه اورمیه یک پارک طبیعی و اکوسیستم زیستی- جانوری منحصر به فرد با حداقل ۱۰۰جزیره کوچک و بزرگ است و کاهش بارندگی و خشکسالی های پیاپی طی سال های اخیر اکثر جزایر آن را به شوره زار تبدیل کرده و حیات انواع جانوران آبزی را نیز به خطر انداخته است.
به ادعای کارشناسان محیط زیست طی سال های اخیر به دلیل تشدید بحران دریاچه اورمیه از تخم گذاری پرندگان به ویژه فلامینگو در جزایر خبری نیست و از نظر آمار ۸۰ درصد جمعیت تخم گذار فلامینگوها در حال حاضر در جزایر اورمیه دیده نمی شوند.
انقراض بسیاری از آبزیان دریاچه اورمیه در طول ۴ سال گذشته
بیوک رئیسی، مدیر کل حفاظت محیط زیست آزربایجان شرقی در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: به دلیل غلظت فوق اشباع و شوره زاره های دریاچه اورمیه، شرایط مناسبی برای تولید مثل آرتمیا فراهم نیست.
وی با تاکید بر اینکه آرتمیا مهم ترین حلقه غذایی اکوسیستم زیستی – جانوری است، افزود: با وجود کم شدن تولید آرتمیا، پرندگانی که غذای اصلی آن ها این نوع ماهی هستند به این منطقه مهاجرت نمی کنند وتنها در مصب رودخانه زرینه رود جمعت عبوری از باز خاکستری و دیگر پرندگان دیده می شود.
رئیسی افزود: در سرشماری های نیمه زمستانی در اکثر قسمت های این رودخانه پرنده ی آبزی مشاهده نشده است.
وی به انقراض بیشتر آبزیان در طول چهار سال گذشته در این دریاچه اشاره کرد وگفت: حداقل تراز ممکن برای زندگی این آبزی در سطح دریای آزاد حدود ۱۲۷۴٫۱است که این مقدار هم اکنون در حدود ۱۲۷۰ سانتی متر است که برای رسیدن به حداقل تراز ممکن برای زندگی جانوران، ۱۴ میلیارد مترمکعب آب لازم است که البته حق آب سالیانه این دریاچه حدود ۳٫۱ میلیارد متر مکعب است.
مدیر کل حفاظت محیط زیست استان ادامه داد: می توان گفت اکوسیستم جانورانی در این دریاچه در بخش های مربوط به آزربایجان شرقی به طور کامل تخریب شده است و پستاندارانی مانند گوزن در حالت اضطراری زندگی می کنند.
وی افزود: به احتمال فراوان گونه برخی دیگر از جانوران مانند گوزن در کنار این دریاچه از بین برود و نتوان شرایط مناسب برای نگهداری این جانوران را تامین کرد.
نسل آرتمیا در رودخانه اورمیه هنوز از بین نرفته است
رئیسی در خصوص اهمیت احیای دوباره حیات جانوری در این دریاچه گفت:جانورانی مانند آرتمیا از لحاظ اقتصادی برای کشور حائز اهمیت هستند و توسعه پرورش و صادرات آن می تواند هزینه های مصرفی برای احیای این حیات جانوری را تامین کند.
وی افزود: با جود اینکه تولید مثل آرتمیا در این دریاچه روز به روز کمتر می شود ولی این جانوران هنوز زنده اند که البته اگر دوره خشک سالی در این دریاچه زیاد شود ، به احتمال زیاد این جانوران هم از بین بروند.
مدیر کل حفاظت محیط زیست استان ادامه داد: آرتمیا موجودی بسیار قوی است و قسمتی از آنها خود را با شرایط جدید سازگار کرده اند و زنده هستنداما متاسفانه هم اکنون شاهد کاهش تولید و تراکم آنها هستیم.

علی نیکویی فر، رییس مرکز تحقیقات آرتمیای کشور نیز پیش از این طی اظهاری از نابودی نسبی آرتمیا در این دریاچه خبر داده بود.
وی در این گفتگو اظهار داشت: تنها تخم‌های آرتمیا در لایه‌های زیرین دریاچه اورمیه باقی مانده که آنها نیز به علت این که در برابر سرما و شوری آب مقاوم هستند،‌ دوام آورده‌اند.
نیکویی فر در خصوص علل نابودی این جانور گفت: آرتمیا از جلبک‌های تک سلولی تغذیه می‌کند که نسبت به شوری آب مقاوم نیستند وبه این ترتیب شوری بیش از حد آب دریا و از بین رفتن ذخایر غذایی عامل از بین رفتن آرتمیای این دریاچه است که نابودی این گونه جانوری سبب مهاجرت دائمی برخی گونه از پرندگان از این دریاچه شده است.
وی از پرورش مصنوعی آرتمیا در حاشیه دریاچه اورمیه، دشت فسنجور میاندوآب و برخی نواحی مرکزی،‌ جنوبی و شرقی کشور خبر داد و گفت: متاسفانه پرورش این جاندار دریایی جوابگوی مصرف داخلی کشور نیست و آرتمیایی که از کشورهای دیگری مانند چین و ویتنام  وارد ایران می شود، به صورت پودری بوده و امکان انتقال بیماری به آبزیان را به دنبال دارد
خطر انقراض کامل فلامینگوها در دریاچه اورمیه
باتهی شدن دریاچه اورمیه از آرتمیا و نرم تنان دیگر که غذای اصلی فلامینگوها محسوب می شود و همچنین نابودی زیستگاه این پرندگان ، فلامینگوها دیگر جایی در این دریاچه ندارند.
تا قبل از۱۰ سال پیش که هشدارها برای دریاچه اورمیه آغازشود به مدت ۴۰ سال،سالانه دوهزار تا سه هزار فلامینگوحلقه گذاری میشد اما اکنون با وجود این خشک سالی، دیگرفلامینگویی که در این دریاچه تخم گذاری کند، وجود ندارد.
باید گفت که قسمت عمده محل تخم گذاری فلامینگوها در دریاچه اورمیه بوده است که با این مشکلات عملا دیگر فلامینگویی در این دریاچه وجود نخواهد داشت که اگرچنین مشکلی ادامه یابد یا فلامینگوها باید مسیرخود را تغییردهند یا اینکه تعداد زیادی ازآنها کشته شوند.
افزایش شوری و پایین آمدن عمق آب، ازبین رفتن ذخیره غذایی و تخریب زیستگاه های پرندگان دردریاچه اورمیه سبب  کاهش زادآوری و کاهش تعدادپرندگان در این ناحیه شده به طوری که اکنون ازصد هزار فلامینگو مهاجر سال های نه چندان دوربه سختی می توان نمونه ای را مشاهده کرد.

ورود ۱۲۰ میلیون متر معکب آب به دریاچه اورمیه
این در حالی است که مهرنگ دوستی رضایی، مدیر دفتر مطالعات پایه منابع آب منطقه ای آزربایجان غربی از افزایش ۲۵ سانتی متری ارتفاع آب دریاچه اورمیه به دنبال بارش برف و باران طی یکماه اخیر خبر می دهد.
وی افزود: در پی بارشهای خوب در فصل زراعی و به خصوص اواخر پاییز در حوضه دریاچه ارومیه تراز آبی دریاچه به ۱۲۷۰٫۸۵ سانتی متر ثبت شده که این میزان نسبت به تراز سطح آب در آبان ماه ۲۵ سانتی متر افزایش را نشان می دهد.
دوستی رضایی با بیان اینکه با این وجود سطح آب دریاچه نسبت به سال گذشته هنوز ۱۵ سانتی متر کاهش دارد، عنوان کرد: امیدواریم با تداوم بارندگی ها وهمراهی و مشارکت کشاورزان در اجرای طرح های احیای  دریاچه شاهد بهبود وضعیت این تالاب بین المللی باشیم .
وی با اشاره به اجرای برنامه رها سازی آب از پشت سدهای حوضه دریاچه اورمیه در آزربایجان غربی، افزود: میزان آب ذخیره شده در پشت سدهای حوضه دریاچه ارومیه ۵۵۰ میلیون متر مکعب بوده که این میزان در مقایسه با سال گذشته ۱۱ درصد کاهش یافته و با آغاز طرح رهاسازی آب سدها بیش از ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب از طریق رودخانه ها وارد دریاچه شد.
احیای دوباره حیات زیستی در دریاچه اورمیه نیازمند عزم ملی
بنا بر تحقیقات انجام شده از ۱۷ سال پیش تا کنون نمودار تراز آب پارک ملی دریاچه اورمیه رو به پایین است و مطالعات مدیریت زیست بوم حوضه آبریز دریاچه اورمیه که با همکاری بانک جهانی به اتمام رسیده، نشان می‌دهد دریاچه اورمیه به عنوان دومین دریاچه شور جهان تا کمتر از ۲۰ سال آینده با بحران شدیدی مواجه خواهد شد.
با کاهش شش متری سطح آب دریاچه اورمیه در طول سالیان اخیر و آمار و ارقام ارائه شده به نظر می رسد تراز آبی این دریاچه با حالت استاندارد آن فاصله بسیار زیادی دارد و برای احیای دوباره زندگی جانوری در آن باید به فکر راه های جدید و کارا تری باشیم.
گزارش از فائزه زنجانی


۱۳۹۱ دی ۷, پنجشنبه

تالابی که می خشکد و “قوری گل” می شود/ سرنوشت تالاب‎های آزربایجان


خشکی تالاب های آزربایجان به نظر می رسد به قصه ای دنباله دار تبدیل شده است که پس از دریاچه اورمیه، تالاب قوری گل و دیگر تالاب ها هم ذره ذره جان داده و تبدیل به کویر می شوند.

گرچه مسئولان خشکسالی و کم آبی را مهمترین عامل خشکی تالاب های آزربایجان عنوان می کنند اما از سوی دیگر با مدیریت ضعیف هم بر پیشروی خشکی تالاب ها دامن زده شده است درحالیکه با مدیریت صحیح، مسئولان می توانستند کم آبی تالاب ها را کنترل کنند.

با این حال به نظر می رسد پس از قصه بلند دریاچه ارومیه و کش و قوس های فراوانش، این بار حکایت تالاب بین‌المللی قوری‌گل است؛ قوری گلی (تالاب خشک) که این روزها به علت کمبود آب و ضعف آبرسانی نام خود را تعبیر کرده و سرنوشت همتایان خود را پی می گیرد!

مسئولان و دهن کجی به کنوانسیون های بین المللی

« با تمایل به جلوگیری از تجاوز تدریجی به تالاب ها و انهدام آنها در زمان حاضر و در آینده، با علم به اینکه پرندگان آبزی طی مهاجرت های فصلی ممکن است از مرز کشورها عبور  کنند؛ تالاب ها  باید به عنوان یک منبع بین المللی تلقی شوند.» این ها بخش هایی از قوانین کنوانسیون رامسر است که در سال ۱۹۷۱ میلادی برابر با ۱۳۵۱ شمسی در رامسر به امضا رسید.

در این کنوانسیون که پیمان آن در رامسر بسته شد بنا بود طرف‌های معاهده تالاب‌های حائز اهمیت سرزمین خود را تعیین، نقشه‌های اصلاحی تالاب‌ها را به نحوی تنظیم و اجرا کنند که حفظ و حراست و بهره‌برداری صحیح از آنها را در سرزمین خود تسهیل کنند. همچنین با اعمال مدیریت صحیح کوشش کنند تعداد پرندگان آبزی در تالاب‌های مربوطه را افزایش دهند و تسهیلات لازم برای حفاظت تالاب‌ها و پرندگان آبزی در منطقه تالاب‌ها فراهم کنند.

و این درحالیست که علی رغم هم پیمان شدن ایران با دیگر کشورهای جهان برای محافظت از تالاب ها اما با بهره برداری از آب آنها برای کشاورزی، ساخت و ساز های غیر مجاز در حریم تالاب ها و واگذاری زمین های اطراف آنها برای ویلاسازی در واقع مسئولان پیمان شکنی کرده اند!
وعده های تحقق نیافته و متهمی خشکسالی
بیش از ۱۸ سال است که تالاب قوری گل با معضل کم آبی دست به گریبان بوده که با راهکارهای مختلف سعی در رفع این مشکل شده اما تمامی آنها کوتاه مدت بوده و چاره درد این تالاب بین المللی نبوده اند.
به گفته کارشناسان سطح آب این تالاب نسبت به سال گذشته ۱۲۰ سانتی متر پایین رفته و سر نوشتی مانند دریاچه ارومیه در انتظار آن است.
در این میان مدیر کل حفاظت محیط زیست آزربایجان شرقی در تشریح علل کاهش روز افزون آب تالاب بین المللی قوری گل می گوید: وقوع خشکسالی‌های پی در پی در سال‌های گذشته اصلی‌ترین عامل کاهش سطح آب تالاب است.
بیوک رئیسی ادامه می دهد: در کنار این باید بهره‌برداری از سفره‌های آب زیرزمینی در حوزه آبریز تالاب را نیز اضافه کرد که عامل دیگر بیلان منفی آب تالاب بوده است.
رئیسی همچنین یادآور می شود: در دهه  ۶۰، همزمان با اجرای خط لوله گازرسانی جهت تست خط لوله گاز، از آب این تالاب استفاده شد که به این واسطه یک متر از سطح آب تالاب در آن زمان کاسته شد و همزمان با احداث کانال، برای مصارف کشاورزی روستای ارشتناب نیز حدود دو متر از سطح آب تالاب کاسته شد که با احساس نگرانی از این موضوع، با همکاری سازمان‌های محیط‌زیست، آب و جهاد کشاورزی ضمن رفع مشکل و اعمال ممنوعیت هرگونه برداشت مستقیم از آب تالاب، اقداماتی در جهت تامین کمبود آب تالاب صورت دادیم.
با این حال اما طبق برنامه چهارم توسعه دولت موظف به مکانیزه کردن ۸۰ درصد آبیاری کشاورزی بود و با توجه به تاخیر افتادن این وعده، کشاورزان به ناچار از آب های زیر زمینی و جاری استفاده کرده اند که باعث هدر رفت آب ها و کم آبی تالاب ها شده است.
نبود اعتبار دردی بی درمان!
کمبود اعتبار در همه جا خود نمایی می کند و زمانی که نوبت به موضوع حیاتی همچون نجات تالاب ها می رسد دیگر این مشکل دردی بی درمان می شود!
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان هم در این میان از احداث کانال های مختلف در طول سال های گذشته می گوید که این روزها دیگر عمری کرده و غیر قابل استفاده شده اند و از رویای احداث کانال های جدید دیگر هم تعریف می کند اما تحقق همه آنها را در گرو اختصاص اعتبار می داند.
بیوک رئیسی به احداث کانال از رودخانه صبری چای و اوجان چای در سال ۱۳۷۳ اشاره می کند که برای احیای آب تالاب قوری گل احداث شد اما کانال مزبور به‌دلیل مشکلات فنی و استهلاک در حال حاضر کارایی لازم را نداشته و اخیرا کارکرد آن به‌طور چشمگیری کاهش یافته که نیاز به تعمیرات اساسی با تخصیص اعتبار کافی دارد. در غیر این‌صورت در سال‌های آینده احتمال خشک شدن تالاب دور از ذهن نیست.
از سوی دیگر کارشناس آب منطقه ای بستان  هم با مدیرکل حفاظت محیط زیست هم عقیده است و یکی از مهترین مشکلات احیای تالاب قوری گل را نبود اعتبار کافی عنوان کرده و می گوید: در راستای احیای تالاب از رودخانه های سعید آباد و هزار چای کانال کشیده شده که البته این کانال برای تامین آب تالاب به دلیل فصلی بودن رودخانه ها کافی نیست.
دینی اضافه می کند: برای جبران کمبود آبرسانی کانال رودخانه سعید آباد احداث کانال دیگر در مسیر تالاب ضروریست که این امر نیازمند اختصاص اعتبار است.
وی تصریح می کند: سال گذشته برای احیای تالاب دو میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شد اما همچنان این اعتبار اختصاص نیافته که به نظر می آید این موضوع از نظر مسئولان جدی نبوده است!

ساخت و ساز غیر مجاز در حریم تالاب حادثه غریب این روزهای قوری گل!
درحالی که کاهش سطح آب قوری گل در این سال ها تبدیل به یک دغدغه شده و تمامی مسئولان و حامیان محیط زیست در فکر چاره اندیشی برای نجات این تالاب بین المللی هستند،خبر جدیدی مبنی بر ساخت و سازهای غیر مجاز در حریم تالاب قوری گل حادثه غریبی است که تمامی شهروندان و حامیان محیط زیست را به فکر فرو برده است.
در این خصوص اظهارات ضد و نقیضی وجود دارد و اداره کل حفاظت محیط زیست ادعا می کند ساختمان ساخته شده در حریم تالاب سایت پرنده نگری است ولی کارشناسان زیست محیطی تصریح می کنند این ساختمان تنها یک نمازخانه است.
از سوی دیگر کارشناسان شرکت آب منطقه ای هم تاکید دارند که این ساختمان هر چه که بود می توانست خارج از حریم احداث شود تا احیای تالاب را دچار اختلال نکند.
و نکته جالب این که گرچه اداره کل حفاظت محیط زیست حافظ و ناظر بر تالابها به شمار می رود، اما مسئول بخشی از این ساخت و سازها در حریم تالاب همین اداره کل است. با توجه به اینکه ساخت و ساز در حریم تالاب انجام شده است، درصورت احیا، این ساختمان زیر آب می رود و احیای آب این تالاب را در دراز مدت دچار اختلال می کند.
آب منطقه ای: پرونده اداره کل محیط زیست در استانداری پیگیری می شود
در حالی که بیم خشکسالی تالاب قوری گل همگان را نگران کرده و به ادعای خود مسئولان در صورت عدم رسیدگی به موقع سرنوشتی همچون دریاچه اورمیه در انتظارش است، اما این روزها مسئولان و متولیان حفاظت از این تالاب بین المللی در جدال با یکدیگر به سر می برند.
طبق ماده دو قانون توزیع عادلانه آب، هر گونه دخل و تصرف در مسیل و بسترهای آب و ساخت و ساز زیر نظر آب منطقه ای و وزارت نیرو بوده و برای هر گونه اقدامی باید از سوی این نهاد مجوز گرفته شود.
از سوی دیگر طبق قوانین کنوانسیون رامسر که شامل تالاب قوری گل می شود هرگونه دخل و تصرف و ساخت و سازی که تالاب های بین المللی را به خطر اندازند ممنوع است.
از همین رو کارشناس آب منطقه ای بستان آباد هم اعلام کرد که این شرکت در استانداری و فرمانداری برای ساخت غیر مجاز در حریم تالاب از سوی اداره کل حفاظت محیط زیست استان تشکیل پرونده داده است.
کارشناس آب منطقه ای بستان آباد تصریح می کند: احداث ساختمان در حریم تالاب غیر مجاز بوده و احیای آب آن را با خطر مواجه می کند که این امر هم بدون اخذ مجوز از سوی شرکت آب منطقه ای استان صورت گرفته است.
دینی تاکید می کند: پرونده ساخت و ساز غیر مجاز اداره کل حفاظت محیط زیست پس از فرمانداری به استانداری رسیده و استاندار آذربایجان شرقی باید در خصوص آن تصمیم بگیرد.
وی در تشریح موقعیت ساختمان ساخته شده در حریم تالاب می گوید: ساختمان در حریم تالاب ساخته شده و در صورتی که آب تالاب تا یک متر افزایش یابد این عمارت در داخل آب فرو می رود.
 تالاب ها در اختیار محیط زیست هستند
در پیگیری علت احداث ساختمان نمازخانه در حریم تالاب قوری گل و به خطر انداختن احیای آب آن، معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست در پاسخ به خبرنگار مهر تصریح می کند: اداره کل حفاظت محیط زیست قائم مقام دولت است و تالاب ها طبق ماده ۱۶ قانون اساسی و بهسازی تالاب ها زیر نظر محیط زیست است.
میر محسن حسینی قمی همچنین در پاسخ به علت احداث این ساختمان در حریم تالاب احیای آنرا بی اشکال عنوان کرده و تاکید می کند: اشکالی ندارد، ساختمان زیر آب برود!
وی در ادامه در تشریح موقعیت ساختمان مذکور می گوید: این ساختمان نمازخانه نبوده و سایت پرنده نگری است و ساخت ان کارشناسی بوده و در صورت احیای آب تالاب، تنها فونداسیون آن داخل آب فرو می رود که این موضوع اشکالی ندارد.
قمی در ادامه تاکید می کند: ساختمان مذکور سایت پرنده نگری است و این سایت ضروریست در نزدیکی تالاب ساخته شود تا امکان مشاهده پرندگان وجود داشته باشد.
گردشگرانی که با پرندگان می پرند
این روزها نه پرندگان شوقی برای پرواز به سرزمین های آبی آزربایجان داشته و نه تالاب های این خطه تاب مهمان نوازی دارند.
با خشکی روز افزون دریاچه اورمیه پرندگان دیگر به این سرزمین پر نکشیدند و به تبع آن گردشگرانی که از سراسر کشور برای دیدن زیبایی های این تالاب و آب درمانی می آمدند هم با گذشت زمان کاهش یافتند که به نظر می رسد این سرنوشت یکسانی است که برای تالاب قوری گل هم رقم می خورد.
تالاب ها که میعادگاه پرندگان آبزی بوده و طبیعتی بکر و زیبا آنها را آراسته محلی برای جذب گردشگر هستند که با خشکی این تالاب  قطعا رونق با تمام این اوصاف اختلاف سازمان و نهاد ها با یکدیگر و انگشت اتهام به سوی هم نشانه رفتن راه به جایی نمی برد و قائم مقام بودن یکی و برتری دیگری آنچنان برای یک تالاب بین المللی مهم نیست؛ آنچه که اهمیت دارد راهی است که مسئولان در حفظ تالاب  این سرمایه ملی، طی می کنند تا سرنوشتی مشابه دریاچه اورمیه نداشته باشد!
گزارش از یاسمین مولانا
خبرگزاری مهر



۱۳۹۱ آذر ۲۴, جمعه

تاریخچه ی قهوه ی ترک و فال قهوه


بر خلاف تصور خیلی از ایرانی ها که برای نشان دادن کلاس به جای چای, قهوه می نوشند و حتی به جای قهوه از واژه ی کافی استفاده می کنند قهوه نوشیدنی غربی نیست بلکه این نوشیدنی رو عربها کشف کردند و ترک ها به غربی 

ها دادند. واژه ی قهوه عربی شده واژه"کفا" یا کافا است که در اصل نام منطقه و شهری در آفریقا است که گیاه قهوه در ابتدا در آنجا یافت شده است. به احتمال زیاد قهوه اولین بار در کشور اتیوپی تولید شده البته برخی کشور یمن را منشا تولید قهوه می‌دانند و کم کم استفاده از آن در سراسر شبه جزیره عربستان رواج یافت اعراب در ابتدا قهوه را بدون برشته کردن و به صورت سبز دم میکردند که یک نوشیدنی رقیق مانند چای از آن حاصل میشد. بعدها توسط حکام عثمانی به ترکیه رسید. و ترکها روش جدیدی در دم و نوشیدن قهوه ابداع کردند و قهوه ی ترک را به جهان صادر کردند. اولین قهوه خانه جهان هم به نام کیواهان Kiva Han، در سال ۱۴۷۵ در قسطنطنیه یا استانبول امروزی تاسیس شد. شناسایی و فرهنگ مصرف قهوه توسط ساکنان اروپای غربی و آمریکا به اواخر قرن ۱۸ میلادی بر میگردد . در وین سال ۱۶۸۳، هنگامی که ترکان مجبور به شکستن محاصره وین شدند، ۵۰۰ گونی قهوه را بر جا گذاشتند. یک تاجر لهستانی از این قهوه استفاده کرد و اولین قهوه خانه برلین را راه اندازی نمود. قهوه به سرعت مبدل به نوشیدنی دلخواه طبقه متوسط اروپایی شد و قهوه خانه های متعدد در گوشه و کنار برپا شدند. و حتی مدتی در اروپا به بهانه ی این که قهوه نوشیدنی مسلمانان است توسط پاپ ممنوع اعلام شد.

فرهنگ قهوه در ترکیه به زمان عثمانی برمیگردد و همانطور که چای در فرهنگ انگلیسی ها جایگاه خاصی دارد و چای انگلیسی ساعت خاصی دارد در ترکیه هم قهوه ی ترک ساعت خاصی در صبح و ظهر دارد به طوری که امروزه در زبان ترکی به صبحانه "Kahvaltı" به معنای هر چیزی که قبل از قهوه می خورند گفته میشود و همچنین نوشیدن قهوه آداب خاصی در فرهنگ ترکها دارد در کنار قهوه ی ترک یک لیوان آب و لوکوم گل که یک نوع شیرینی است سرو میشود آب قبل از قهوه برای تمیز کردن دهان نوشیده میشود چون قهوه احترام خاصی دارد و دهان باید تمیز باشد.در ترکیه در بسیاری از مراسم از جمله مراسم خواستگاری به جای چای از قهوه ی ترک استفاده میشود و هم اکنون قهوه ی ترک در بسیاری از کشور ها به همین نام شناخته میشود و محبوبیت بسیاری دارد یکی از دلایل محبوبیت قهوه ی ترک فال قهوه است زیرا تنها از این نوع قهوه میتوان فال گرفت برخی از تاریخ شناسان اعتقاد دارند که فال قهوه را کنیزان حرم سرای عثمانی برای صحبت کردن در مورد بعضی از مسائل ممنوعه اختراع کردند و بعد ها همه گیر و به نوعی فال تبدیل شد . برخی هم منشا پیدایش فال قهوه رو فرانسه می دانند.

۱۳۹۱ آذر ۱۸, شنبه

آخرین تصویر ماهواره ای از دریاچه اورمیه


تصویر فوق در تاریخ 2012.12.02 از طریق سایت ناسا گرفته شده است که وضعیت دریاچه اورمیه را به خوبی نشان می دهد.
همانطور که در تصویر مذکور مشاهده می گردد روند خشک شدن دریاچه اورمیه همچنان ادامه دارد و سیر صعودی از دست دادن آب در مناطق جنوبی و مرکزی دریاچه اورمیه به شدت افزایش یافته است. تصاویر ماهواره ای و پیش بینی کارشناسان میحط زیست خبر از روندی به مانند روند نصف شدن دریاچه آرال را برای دریاچه اورمیه به تصویر می کشد. همانطور که در آخرین تصویر ماهواره ای نیز دیده می شود به احتمال بسیار زیاد طی ماههای آتی دریاچه اورمیه از وسط نصف خواهد شد. 
علارغم اینکه مسئولین دولت ایران خبر از افزایش ارتفاع 20 سانتی متری در دیارچه اورمیه را از طریق بارش های روزهای گذشته اعلام کرده اند تصاویر جدید ماهواره ای دریاچه اورمیه پروپاگاندای دولت ایران را تماماً به زیر سوال می برد.
بنا به نظر کارشناسان بی طرف محیط زیست منطقه و جهانی مشکل اصلی دریاچه اورمیه کاهش باران نیست بلکه برعکس آمارهای چند سال گذشته دولت  ایران نشان از ترسالی حوضه آبریز دریاچه اورمیه می باشد ولی در همین سو روند خشک شدن دریاچه اورمیه به شدت افزایش یافته است.
گرچه دولت ایران خشکاندن دریاچه اورمیه را به تغییرات اقلیمی نسبت می دهد ولی کارشناسان امور مهمترین دلیل خشک شدن دریاچه اورمیه ساخت سدهای متعدد بدون درنظر گرفتن حق آبه دریاچه اورمیه، عدم مدیریت صحیح منابع آبی، افزایش 2 برابری زمین های تحت کشت، سیستم قدیمی آبیاری و ... معرفی می کنند.
منبع:http://lake-urmia.blogspot.com

۱۳۹۱ آبان ۱, دوشنبه

بالاترین!صدای دریاچه اورمیه خیلی وقت است که خفه شده است.

وبلاگ اخبار دریاچه اورمیه که چندین سال است  که صرفااخبار,موضوعات,مقالات علمی,کارشناسی,آخرین وضعیت,فاجعه زیست محیطی و.. رادررابطه بادریاچه اورمیه منتشر میکند ونه فعالیت سیاسی,عقیدتی,تجزیه طلبی,دفاع از زبان مادری...دارد.چندین سال است که این وبلاگ به صورت پرکاراخبار وموضوعات حواشی دریاچه اورمیه رادقیقه به دقیقه آپدیت ونشر میکند.اخیرااین وبلاگ توسط سیستم بالاترین جزو سایت ویا وبلاگ های غیر مجاز شناخته شده است وارسال لینک ازاین وبلاگ درجهت خبررسانی ازوضعیت دریاچه اورمیه به سایت بالاترین غیرممکن شده است.حال سوال اینجاست به چه دلیل؟چراباید این وبلاگ که صرفا فعالیت پیرامون دریاچه اورمیه وطرفدار زیست محیطی میباشد وحتی یک مقاله از دیگر موضوعات رانشر نکرده است چرابایدجزوسایتهاووبلاگ های غیرمجاز شناخته شود ویابه عبارنی به لیست سیاه سایت بالاترین!افزوده شود؟آیا این نگاه فاشیستی به آذربایجان وخلق ترک نمیباشد؟این دمکراسی سایت بالاترین کجارفته است؟چراباید سایت بالاتربن صدای دریاچه اورمیه راکه چندین سال است توسط حاکمان جمهوری اسلامی ورژیم مرکز گراخفه شده است ,بااین دشمنان مشترک دراین مسلک(نابودی دریاچه اورمیه وعدم خبررسانی واطلاع رسانی ازفاجعه زیست محیطی خشک شدن دریاچه اورمیه)هم راستا شود؟آیااین وجوددمکراسی درسایت بالاترین رازیر سوال نمیبرد؟آیا این نگاه تحجر آمیز نسبت به دریاچه اورمیه نمیباشد؟ازگردانندگان سایت بالاترین یابه عبارتی ازبالایارهای سایت بالاترین درخواست میکنم که این وبلاگ راازلیست سیاه خودحذف کرده وحدااقل مانع خبررسانی وضعیت دریاچه اورمیه به سایت بالاترین نشوند!
آدرس وبلاگ اخبار دریاچه اورمیه:
http://lake-urmia.blogspot.com/
ماصدای دریاچه اورمیه هستیم...
اشک های ما به دریاچه اورمیه میریزد....

۱۳۹۱ مهر ۲۵, سه‌شنبه

گزارشی که هرگز پخش نشد - نبود آب آشامیدنی در روستاهای اهواز و تامین آب از محل شستشوی حیوانات+ ویدیو

گزارشی که هرگز پخش نشد - نبود آب آشامیدنی در روستاهای اهواز و تامین آب از محل شستشوی حیوانات+ ویدیو
این گزارش کوتاه در واحد تولید صدا و سیمای جمهوری اسلامی تهیه شده است و به شکلی بسیار کوتاه و موجز نشان میدهد که مردمان محروم این سرزمین از حق آب آشامیدنی که از اساسی ترین نیازهای یک انسان است چگونه محروم مانده اند.
در این ویدیوی کوتاه نشان داده می شود که مردم اهالی چندین روستای اهواز مجبور به تامین آب آشامیدنی خود از برکه ای هستند که دامهایشان در آنجا آب خورده و شستشو می شوند...
تصاویر به خوبی گویای ظلم اعمال شده بر ملتهای تحت ستم در ایران است.

http://www.youtube.com/watch?v=uZF8g08Kpxk

سازمان محیط زیست: ۷۰ درصد دریاچه اورمیه خشک شد

آمار سازمان محیط زیست آزربایجان غربی از خشکی ۷۰ درصدی دریاچه اورمیه و تشدید وضعیت بحرانی آن حکایت دارد و یک نماینده مجلس گفته اگر وضعیت این دریاچه وخیم‌تر شود، از وزارت نیرو و جهاد کشاورزی تفحص خواهد شد.
خبرگزاری مهر در گزارشی که روز یکشنبه ۲۳ مهر منتشر شده، نوشته است که دومین دریاچه شور دنیا اکنون در وخیم‌ترین وضعیت خود نسبت به ۵۰ سال گذشته قرار دارد و میزان نمک آن به حالت فوق اشباع رسیده است.
 
از طرف دیگر، یک عضو کمیسیون محیط زیست مجلس گفته است در صورتی که وزارت نیرو و جهاد کشاورزی در خصوص دریاچه اورمیه کاری نکنند، نمایندگان مجلس از این نهاد‌ها تحقیق و تفحص خواهند کرد.
 
به گفته کمال‌الدین پیرموذن، این دستگاه‌ها قرار بود فعالیت‌هایی مانند بارور کردن ابر‌ها، انتقال آب به دریاچه اورمیه و عدم ساخت سد‌ها را برای احیای دریاچه اورمیه انجام دهند اما «خبرهایی که در این زمینه می‌شنویم، رضایت بخش نیست.»
 
از طرف دیگر، سرپرست سازمان جهاد کشاورزی آزربایجان غربی گفته است برای جلوگیری از استفاده کشاورزان از حق آب این دریاچه با حفر چاه‌های غیرمجاز، طرح آبیاری تحت فشار را اجرا خواهد کرد اما اجرای کامل آن تا سال ۹۳ به طول خواهد انجامید.
 
علی مختاری تصریح کرده که از ۱۸۳ هزار هکتار اراضی کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه اورمیه تاکنون ۲۱ هزرا هکتار به سیستم آبیاری تحت فشار تجهیز شده‌اند.
 
خشکسالی و ایجاد سدهای متعدد بر روی رودخانه‌هایی که به دریاچه ورمیه می‌ریزند، بیش از شش متر از عمق آن کاسته است و به دلیل افزایش شوری به حد فوق اشباع، به رنگ قرمز درآمده است.
 
هفته گذشته محمدجواد محمدی‌زاده، رئیس سازمان محیط زیست ایران گفته بود که دریاچه ارومیه ۱۲۰ هزار کیلومتر کوچک‌تر شده و پنج جزیره آن به خشکی تبدیل شده و وضعیت بسیار مبهم و دردناکی دارد.
 
پیش‌تر نیز رئیس اداره محیط زیست استان آزربایجان غربی گفته بود بارندگی‌های اخیر تاثیری بر دریاچه اورمیه نداشته و بیشتر جزیره‌های این دریاچه یا به باتلاق‌های دومتری تبدیل و یا خشک شده است.
 
همچنین عابد فتاحی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس وضعیت دریاچه اورمیه را «فاجعه‌بار» خوانده و هشدار داده بود که توفان نمک این دریاچه به تهران می‌رسد.
 
وضعیت این دریاچه بار‌ها اعتراض برخی شهروندان اورمیه و تبریز را در پی داشته که توسط نیروهای نظامی و امنیتی با «گاز اشک‌آور و باتوم» به خشونت کشیده شد و عده‌ای بازداشت شدند.
 
در پی این اعتراض‌ها دولت شهریور سال گذشته از اختصاص ۹۵۰ میلیارد تومان برای جلوگیری از این بحران خبرداد تا با انتقال آب رودخانه‌ ارس، دریاچه اورمیه احیا شود اما وزیر نیرو گفته است که منابع مالی کافی برای اجرای این پروژه فراهم نیست.

۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

تف براین انسانیت شما!(بنام مردان و زنان زلزله دیده آذربایجان مظلوم)-رضا طالبی

نگاه میکنم و میگذرم٬عکسهای فلاکتی که آلوده سرزمینم شده است٬از سالیان دور به این ور٬همه و همه فریادهای دلخراش این خاک بی کس است٬از فجایع نسل کشی ۱۹۱۸ گرفته تا قره باغ و دوران فرقه دموکرات و مشروطه و تبریز ۵۷ و باکری و جوانانی که هنوز ریش بر صورتشان نروئیده است٬از آجرهای اردبیل و منجیل تا ضجه های مادری پیر بر سر راه روستایی که دولتش هنوز در فکر فتواهای علمای جبل عاملیش بر روی شکمش میخوابد.
هریس و ورزقانی که یادآور دستان پینه بسته مادرانیست که با چشمهای مروارید بسته شان هدیه های تارو پودی احمدی نژاد به اسدها و روباهها و شغالها را در ازای یک مشت بیست تومانی با آن عکس تراکتور پشت سنگ ریز بافتند و بافتند و اکنون زمین و زمان و پاستور و منیریه فرشی از خون و خاک و غفلت را برای آنها بافت!
خجالت میکشم از این پاسپورتی که دارم٬خجالت میکشم از این سکه های ۲۵ تومانی دورنگی که خرج میکنم٬خجالت میکشم از این انسانیت٬که به جرم ترک بودن و به جرم زبانی که در پاستور و خطبه های احمد خاتمی بیگانه است تکلم میکنند ۲باید قربانی سیاستهای راه قدس از ویرانی آذربایجان میگذرد بشوند.
تف بر این انسانیت٬ شاید مناسب نباشد که اینگونه احساسی بنویسم و شاید همه نقدم کنند کدام دلیل و مستند٬ولیکن میخواهم از زبان قلب یک هم خاک این مردم بنویسم٬آقایان و جنابان و حضرات عظام و دکترهای اصلی و قلابی و نمایندگان انتصابی و انتخابی و ائمه جمعه و جماعت٬شما واقعا انسانهای صادقی هستید ٬چرا؟ چونکه همیشه بطور نا محسوس فریاد زده اید که عزیزان ما این تکه خاک بنام آذربایجان را نمیخواهیم٬گور...بکنید بدهید اینها را به این آور و آنور!درد ما فلسطین و سوریه و چند مسلمان گمنام در آفریقا و جزایر سلیمان هست٬چه کارمان به این آذربایجانیهای مشکل ساز آخر!!
دریاچه اش را بخشکانید یک تیمی هم بنام تراکتور بهشان بدهید تا ارضا شوند
زبانشان را از حلقوم بکشید و سه چهار تا جک و فحش حواله شان کنید و شب قدر یک قرآن بدهید تا روی سر امان از خدا بخواهند!
دو سه تا آخوند مجهول الهویه با گواهینامه یک ساله پیدا کنید که کاملا مونتاژشده و بر سرشان بکوبند
جوانهایشان را آواره تهران و کوچه پس کوچه های عسلویه کنید تا بوی بوتان و هروئین ٬حاج سعید حدادیان گوش کنند
فعالانشان و روزنامه نگارانشان را آبونه زندانها کنید تا در دارالتادیب مقدمات ظهور آقا را فراهم کنند
مذهبی هایشان را بفرستید جنگ و با خونشان جنش صدام کشان راه بیاندازید و دجله را بنام ارسش نام بزنید
این دریاچه مرتیکه شان را بخشکانید و ملتشان را آواره این ور و آنور کنید و پشت سرهم موشک شهاب ۸ و ۹ و ۱۲ را بزنیدبه سرو کله شان.....
تمام شد٬همین.....مطلب دیگری نیست؟؟
ما این و آن و هرچی که شما گفتید٬آخر جنابان و ضرغامیون عزیز و رسانه های باصطلاح دموکراتیک خارج نشین اپوزیسیونی ٬این ملت با شما چه کرده است!
دریاچه اش را خشکانید ٬و همه این حرفهایی را بالا زدید بر خلاف برنامه پنجم توسعه تان کاملا مو به مو عملی کردید٬باز از جان این ملت چه میخواهید٬دیده ها و گوشهای محلی میگویند آقایان دهها روستا راهش بسته است و صدها نفر زیر آوارند و تعداد کشته شده ها هزاران نفر است٬دریغ از جیک شما٬نه آقا مرجع رسمی میگوید ۲۰ و صد و کوفت وزهرمار!حالا اگر بم و کرمان بود با سر میدویدید و عمامه تان زیر پایتان نمی ماند!آخر این کمکهای انسان دوستانه را چرا قبول نمی کنید٬مثلا خیلی غیورید و احتیاجی ندارید٬شما که از گدا و گشنگی میمیرید٬حداقل یک پتو برای آن پیرزن و پیرمرد ترک آذربایجانی بیچاره که در سکوت شب به دنبال هلی کوپترهای پوزقلمبه شبکه خبری شما برای نجات فرزندانش هست میشود!
کاری ندارم٬فرانکین لمکین اگر زنده این ضایعه را نسل کشی میخواند و یا نه ٬من این ضایعه را نسل کشی نوین از نوع رژیم اسلامی شما میدانم٬دریاچه اورمیه و فراری دادن مغزها و آسیمیلاسیون شدید فرهنگی و ائتنیکی و سرانجام این نمایش خون آلودتان!
بعضا باورهم نمیکنم این زلزله بوده باشد٬شاید باز برادران روسیتان همان بلایی را که در هائیتی سر آن بیچاره ها در آوردند به یاریتان شتافتند تا جنایات شما را در سوریه سرپوش گذاری کند٬راستش را بگو علی جان٬درسته؟
خدا به داد ملتم برسد که اگر بیدار نشود٬میسوزد و خواهد سوخت آذربایجانمان
سرت را بالا بگیر پدر٬مادر و برادر و خواهر عزیزیم
اشکهایت و دردهایت برای اینان مفهومی ندارد٬همانند ستارخان و بابک
خنده های اسد از ناله هایت باارزشترند
سرت را بالا بگیر٬آجر آجر خانه ات بوی ستارخان و امیر ارشد میدهد
غمت بزرگ است و دردت طاقت فرسا
جز دستان خودت کسی اشکهایت را پاک نخواهد کرد
بیدار شو
امروز ورزقان و اهر و قره داغ مظلومم
فردا نوبت دریاچه مان است
.....بر این سکوت موذیانه پاستور نشینان و کویر دوزان لبخند تلخت را بیافزا
بیدار شو٬دردت را باخودت قسمت کن ای آذربایجان

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

ببینید که چگونه به دست و پا افتاده اند

وقتی سایت ضد آذربایجانی تابناک منتسب به محسن رضایی (که بارها خصومت خود را نسبت به آذربایجان نشان داده)شعر یک کودک آذربایجانی در برنامه 90 و در دفاع از زبان مادری خود را علیه تمامیت ارضی و زبان فارسی دانست!!!!به نظر این سایت هرگونه سخن از زبانی غیر از فارسی، عملی تجزیه طلبی و ضد ایرانی محسوب شده و از طرف غرب هدایت می‌شود.
----------------------------------------------
این سایت نسبت به ویدئویی که از برنامه 90 پخش شد و در آن یک کودک آذربایجانی در دفاع از مظلومیت زبان مادری خود شعری را سرود بود موضع نزاد پرستانه ای گرفت.
در مقاله ای که روز خروجی خود قرار داده بود نوشت::در اقدامي شگفت و سوال برانگيز برنامه نود اين هفته تبديل شد به تريبوني كه شعارهاي ضدايراني و قوم گرايانه از آن منعكس مي شود.تصوير كودكي كه طوطي وار يك شعار ضد ايراني را به صورت سرودي كودكانه مي خواند و پخش آن از صداي و سيماي جمهوري اسلامي ايران چيزي بود كه حتي در رسانه هاي بيگانه نيز تجربه نشده بود و آنان نيز جرات چنين كاري را به خود نداده بودند.
**********
حال باید از گردانندگان سایت تابناک پرسید کجای این شعر ضد ایرانی و منافات با تمامیت ارضی شما داشت؟ کودکی که در دفاع از زبان خود شعر ترکی میسراید یا ....
در روزگاری که کودک آذربایجانی در شبکه استانی خود نمیتواند به زبان مادری خود شعر بگوید حال وقتی تریبونی پیدا شده تا بدوین وسیله ابراز احساسات کند چرا با افکار نژادپرستانه خود جو را بیشتر بر علیه خود میکنید؟
باید از سایت تابناک پرسید سرودن یک شعر توسط یک کودک که نه ماهیت جدایی طلبانه داشت نه چیز دیگر و فقط برای زنده نگه داشتن زبان مادری بود تا کجا شما را سوزانده است؟

لینک مذکور:http://www.tabnak.ir/fa/news/241470/آنچه-نباید-در-برنامه-نود-پخ

۱۳۹۱ فروردین ۱۵, سه‌شنبه

واژه های تزریق شده ترکی به فارسی

دوستان باچندساعت جستجووبااستفاده از چندین فرهنگ لغت فارسی وترکی توانستم بخشی از لغات ترکی دخیل درفارسی رابدست بیاورم.اینطوربگوییم که زبان ترکی بعداز زبان عربی وفرانسوی بیشترین لغات رابه زبان فارسی داده است.زبان ترکی ازلحاظ فراوانی لغات وواژه ها جزوزبانهای غنی دنیابه حساب میاید.وهمچنین التصاقی ویاپیوندی وبالاترازآن هماهنگی اصوات درآن زیبایی وقدرت زبان ترکی راچندبرابرکرده است.به قول مرحوم پرفسورذهتابی که میگوید"آنقدرازروی زبان ترکی گذشته است که این زبان کاملاتراشیده شده!پان ایرانیستها وناسیونالیسم های افراطی فارسی همیشه بادید وحشی وجنون آمیزی به زبان ترکی نگاه میکنند وازاین روچندین دهه است که برای نیست ونابودی زبان ترکی درآذربایجان جنوبی وایران به هر عمل وحشیانه ایی متوصل شده اند.پان ایرانیستها منکروجودملت ترک وزبان ترکی درایران هستندوبه همین جهت همیشه ودرهرکجاپان ایرانیستهاوخوددولت ایران ملت ترک راباواژه ی جعلی "آذری"خطاب میکنند ولی آنچه اظهرمن المشمس میباشد این است که ملت ویاقومی بنام آذری درطول تاریخ نبوده ونیست.پان ایرانیستها به خاطراینکه برای ادعای خودبراینکه ملت ترک آذربایجان جنوبی ترک نیستندوآذری هستند همیشه به ادعاهای مضحک "ساتقین"دلخک احمدکسروی رجوع میدهند احمدی کسروی کسی نبودجزدست نشانده ی دربار پهلوی!کسی که به خاطر مال ومنال میخواست ملت خودرا ازهویتش گمراه کند.همچنین پان ایرانیستهابه مثال احمدکسروی مبنابراینکه زبان ملت ترک آذربایجان جنوبی درهزاران سال قبل تات وتالشی ویاآذری بوده وباحمله مغولان حاصل دگرگونی شده است،همیشه این زبانهارا(تات وتالشی وآذری)مشعل فروزان برای خودوایران میدانندبی آنکه ذره ایی اززبان ترکی وتحصیل آن به ملت ترک دفاع کنند. سردمداران حکومت فارس ایران برای مخفی نشان دادن کثرت ملت ترک درایران هیچ آماررسمی ازوجودملل درایران به بیرون درج نمیدهندوملت ترک درایران راده دوازده درصدحساب میکنندآنهم"آذری"اخیراوزیراومورخارجه ایران صالحی درصفربه ترکیه اعتراف کردکه چهل درصد ازجمعیت ایران راترکان تشکیل میدهند.ولی جداازاین کسی که به همه ی استانهاوشهرهای کشوربه اصطلاح ایران سفرکندشاهدکثرت ملت ترک خواهدشد.بگذریم رهبرپان ایرانیستها"محمودافشاریزدی" کسی که میخواست زبان ترکی به هرطریقی ازآذربایجان جنوبی وایران زدوده شودوبه جای آن ملت ترک بتوانندبه راحتی به زبان فارسی تکلم کنندوي از جمله سياستمداران ضد ترك وضد عرب بود كه از سويي با دربار رضا شاه و از سوي ديگر بااستعمار انگليس ارتباط نزديكي داشت وهمين ارتباط ها سبب شده بود كه ثروت هنگفتي به هم بزند واين ثروت عظيم را در جهت اجرايي نمودن سياستهاي خود صرف ميكرد .
جهت اشنايي بيشتر با سياستهاي ن‍ژادپرستانه اين تئورسين دربار پهلوي توجه شما را به مقاله اي از ايشان با عنوان (يگانگي ايرانيان و زبان فارسي) كه در ماهنامه آينده (شماره 2 سال چهارم ابان 1338 هجري شمسي)به عنوان سر مقاله به چاپ رسيده است جلب ميكنم .
"زبان تركي زباني است كه نه تنها در آذربايجان و زنجان بلكه ته حدود همدان وقزوين هم نفوذ كرده حتي در اندرون كشور در قلب فارس كه مهد تمدن بوده است سايه هولناك خود را بر سياه چادر هاي ايل قشقايي افكنده وهمواره چون گاز انبري در شمال وغرب ايران از قفقاز تا اسياي صغير مخفيانه دهان براي بلعيدن باز كرده است پس بايد هر طور شده وبه هر طريق ممكن اين زبان بيگانه را از بين ببريم ..
شايد بگويند غير از زبان تركي زبانها و لهجه هاي ديگري نيز در ايران مرسوم است از جمله عربي تركمني كردي و بلوچي و لري و گيلكي و مازندراني و جز اينها .پس اين همه را چگونه ميتوان از بين برد؟
نخست انكه هيچ يك از اينها جز چهاز تاي اول زبان يا لهجه اي نيست كه ميان ايران وهمسايگانش مشترك باشد تا به نحوي احتمال خطر خارجي برود وغير از دوتاي نخست كه اولي سامي ودومي توراني است كليه ي زبانهاي ديگر مرسوم در ايران لهجه هاي ايراني است (.حتي كردي).... وهيچ يك مانند زبان تركي خطرناك نمي باشند .با زبان تركي نميتوان با مدارا برخورد نمود يعني انتظار كشيد كه به تدريج جاي خود را به زبان فصيح ايراني(فارسي) بدهد .
براي اين كار بايد هزارها كتاب و رساله دلنشين كم بها به زبان فارسي به خصوص در آذربايجان و خوزستان منتشر كرد. مي توان ايلات فارس زبان را به مناطق بيگانه زبان(ترك زبان وعرب زبان )فرستاد و در انجا ده نشين كرد و در عوض ايلات بيگانه زبان ان نقاط را به جاي انها به ان نقاط فرستاده وساكن نمود .اسامي جغرافيايي را كه به زبانهاي خارجي ويادگار تاخت وتاز چنگيز وتيمور است بايد به نامهاي فارسي برگردانيد .بايد مملكت را مناسب با مقصود تقسيمات جديد اداري نموده واسامي فارس و آذربايجان و كردستان و عربستان را ترك گفت .
اگر مردم آذربايجان توانستند روزنامه هاي تركي را به اساني بخوانند و به تركي چيز بنويسند.شعر بگويند ديگر چه نيازي به فارسي خواهندداشت ميخواهم اموزش زبان فارسي را اجباري و مجاني و عمومي نمايند ووسائل اين كار را فراهم كنند ..براي من ترديدي نيست كه كه بي هيچ زحمت و دردسري براي هيچ كس و مخالفتي از هيچ كجا به مقصود خواهيم رسيد
بي انكه آذربايجان ها احساس كرده باشند بعد ازپنجاه سال به زبان فارسي صحبت خواهند كرد بايد اين كار حتما به دست خود آذربايجان ها صورت گيرد .....مطلب از دو حال خارج نيست يا آذربايجان ايراني هست يا نيست اگر هست ترك نميتواند باشد ..آذربايجانیان خود بايد پيش قدم شوند و زبان ملي خود را رواج دهند وتا كم كم زبان تركي كه يك زبان خارجي است از بين برود ."
اين بود گوشه اي از افكار پليدومسموم محمود افشار يزدي واين نژاد پرستان كجايند تا ببينند كه به بعد از پنجاه سال نه تنها اذربايجان فارس نشده بلكه قدر وارزش زبان تركي نزد انها روز به روز بيشتر ميشود
متاسفانه ملت مظلوم ترک آذربایجان جنوبی کوچکترین حق تحصیل به زبان مادری خودراندارندوهمیشه برای سیاست کثیف"تحصیل به زبان استعماری فارسی"معترض هستند.پان ایرانیستها ودولت ایران هم به خاطر خفقان کردن صدای این ملت مظلوم مارکهایی ازقبیل پانترکیسم،رشوه گیردولتهای بیگانه،خائن،مزدور،وطن فروش،ووووو...به معترضین این سیاست میچسبانندطبیعاتاهرروز باتدوام این سیاستهای پلید ازسوی قومیتگران افراطی فارس ملت ترک وسایرملل غیرفارس به راههای رادیکال وآلترناتیواندیشیده وکشیده میشوند.این افکارارتجاعی وقرون وسطایی پان ایرانیستهاسبب جدایی ونفرت ملل غیرفارس ازایران وایرانیت شده است.
درآخربه این نقطه اشاره کنم که پان ایرانیستها همیشه برای برترجلوه دادن زبان فارسی وپایین آوردن جایگاه زبان ترکی،همیشه لای پس مانده های تاریخی جستجو میکنندتابلکه ازارزش وجایگاه زبان ترکی بکاهند.درموردجایگاه زبان فارسی وترکی علم زبانشناسی جایگاه این دوزبان را مشخص کرده وازاین رومیتوان به منابع وسایتهای آکادمیک بی طرف رجوع کرد.
قصدم اصلا خار شمردن زبان فارسی نیست چه بسازبانهای زیادی که ازلحاظ واژگان ولغات پربار نیستنداززبانهای دیگری وام واژه گرفته اندزبان فارسی هم مصداق این بارز است.
اینها فقط بخشی از واژه های ترکی درفارسی هستند که بنده درعرض دوساعت توانستم همه ی اینهاراپیداکنم.البته باجستجوی دقیق میتوان دوبرابر این واژها هاراهم پیداکرد.
آباجی-آبازه-آبجی-آتابای-آتابک-آترمه-آتش ساچمه-آت واَشغال-آچار-آچمز-آخال-آختن-آخته-آخته بیگ-آخته چی-آخر-آخسمه-آخور-آخورچی-آخورسالار-آداش-آدرم-آذوقه-آرخالق-آردال-آرشین-آرمان-آروغ-آزوغه-آستان-آستانه-آستر-آستین-آسمان جل-آشرمه-آشغال-آشوب-آغا-آغاج-آغاجی-آغرق-آغشام-آغشغه-آغشکه-آغل-آغوز-آغوش-آق-آقا-آقاسی-آقبانو-آقچه-آق سقل-آقشام-آل-آلاجق-آلاچق-آلاچیق-آلاخون والاخون-آلاو-آل تمغا-آلتون-آلش-آلگونه-آماج-آواره-آیبک-آیرم-آیزنه-آیم سایم-آینه لی-اباقا-ابه-اتابک-اتاغه-اتاق-اتالیق-اتراق-اتو-اجاق-اجاق کور-اچه-اچی-اختاجی-اخترمه-اخته-اخته بیگ-اخچه-اخسمه-ادرم-ارتاغ-ارتاق-ارتق-ارخالق-اردک-اردلان-اردو-اردوبیگی-ارسلان-ارغا-ارغاب-ارغون-ارغه-ارکاوون-ارک-ارمان-ارمغان-ارمک-ارمود-اروغ-اروق-اریکه-ازقنوغ-ازم-ازنگو-ازنگه-ازوق-استاخ-اسکرک-اشاق-اشکل-اشکلک-اشکنه-اشکوهه-اشکیل-اصلان-اطاق-اطراق-اطیس-اطو-اغر-افشار-افندی-اکه-الاجق-الاچیق-الاغ-الام-الامچی-التون تمغا-الجار-الجامیشی-الجه-الجی-الچوق-الخی-الدرم بلدرم-الش دگش-الغ-الغار-الغ بیتکچی-الغ یورت-الک-الکا-الکه-الگا-الگو-المانچی-المیرا-الناز-النگ-النگو-الو-الوس-الوک-اله-الیبجه-اما-اماج-امید-اناق-اناکا-اناکه-انگه-اواغلی-ا.اقلی-اوبه-اوتراق-اوجاق-اوچی-اودئیل-اورتاغ-اورتاق-اوردو-اورق-اورمک-اورنگ-اوروغ-اوروق-اورقنوغ-اوزقنوق-اوزون بورون-اوستاخ-اوشاق-اوغ-اوغر-اوغور-اوق-اوگا-ا.گه یی-اولاغ-اولتگ-اولجا-اولجامیشی-اولجای-اولجه-اولکا-اولوس-اولوق کوک-اوماج-اومید-اون باشی-اویماق-ایاز-ایاس-ایاغ-ایاق-ایبک-ایت ائل-ایتوک-ایچ آقاسی-ایچکی-ایداج-ایداجی-ایز-ایشک-ایشک آغاسی-ایشکچی-ایشیک-ایشیک آقاسی-ایغاغ-ایغر-ایغری-ایل-ایلاق-ایلجار-ایلچی-ایلخان-ایلخی-ایلغار-ایماق-ایناغ-ایناق-ایناک-اینجو-اینچو-ایواوغلان-ایهام-ئیل-ئیلان ئیل-بابا-بابک-باتلاق-باجاغلو-باج اوقلی-باجناق-باجه-باجی-بارسق-بارو-باروت-باره-بازار-باسدق-باسقاق-باسلق-باسماچی-باسمه-باشتین-باشلق-باشلیق-باشماقچی-باشی-باقرقره-باقلبا-باقلوا-بالابان-بالابانچی-بالش-باورچی-بای-بایقوش-بایندر-ببغاء-بتو-بته-بتیکچی-بچک-بخاو-بخو-بخولوق-بدرام-برانغار-برغو-برانداف-برانداق-بزباش-بزخو-بزداغ-بزک-بسخو-بسق-بسقو-بسمه-بش-بشقاب-بشماق-بشمق-بغاز-بغتاق-بغچه-بغرا-بغطاق-بغلتاق-بغمه-بقاول-بقچه-بقرا-بقه-بک-بکاول-بکتاش-بکتر-بکتغدی-بکلربک-بکلربکی-بگ-بگتر-بگلربگب-بگماز-بگنی-بلاغ-بلاق-بلجا-بلدرچین-بلغار-بلغاق-بلغاک-بلغور-بکلنجک-بلگا-بلماج-بلمه-بلنج-بلوک-بلیط-بن-بناغ-بنجاق-بنجه-بنجیک-بنجیک یام-بنچاق-بنچق-بنچه-بنداق-بنیچه-بوته-بوران-بوشقاب-بوغاز-بوغجه-بوغچه-بوغرا-بوغمه-بوکاول-بولاغ اودی-بولجار-بولغاق-بولکنجک-بهادر-بیات-بی بی-بیتک-بیتکچی-بیدق-بیرق-بیزار-بیک-بیگ-بیگلر-بیگلربیگی-بیگم-بیلاق-بیلک-بیله-بیوک-پاپاق-پاتک-پاچه-پاخ پاخ-پادشاه-پارچه-پارس-پارس ئیل-پارسچی-پاشا-پالاس-پای-پایاپای-پاییز-پته-پچاق-پچق-پچک-پرپره-پرپینچی-پرچم-پرچه-پرغول-پرنداخ-پرندخ-پزداغ-پشقاب-پشک-پشکل-پشماق-پکمز-پلاس-پلو-پوخ-پیچاق-پیرنداخ-پیغوی-تابان-تابقور-تابوغ-تابوغچی-تابین-تاچه-تاراج-تاراندن-تارومار-تاسمه-تاش-تالان-تالانچی-تالواسه-تال ومال-تانگری-تاوان-تاوق-تاوقچی-تاوق حانه-تپاله-تپشی-تپق-تپل-تپله-تپه-تتق-تتقائل-تتماج-تخاقوی ئیل-تخته-تخته قاپو-تخلی-تخماق-تراز-تراش-تراشه-تراک-ترخان-ترغو-ترقه-ترک-ترکان-ترکتازی-تز-تزک-تسمه-تش-تشک-تغار-تف-تفک-تفنگ-تقلی-تقماق-تقه-تکاور-تکلتو-تکمار-تکمه-تکه-تکین-تگرگ-تگین-تلاش-تلواسه-تلیشه-تمغا-تمغاچی-تنبان-تنبک-تنک-تنکه-تنگ-تنگبار-تنگری-تنگوزئیل-تواچی-توبچاق-توبره-توپ-توپچی-توتون-توسن-توشقان-توشقان ئیل-توشک-توغ-توغاچی-توغولو-توفان-توق-توقتامیش-توک-تومان-تومن-ته-تیپا-تیج-تیرک-تیشه-تیماج-تیمار-تیمچه-تیول-جاتاغ-جاجم-جاجیم-جاربلجار-جارچی-جانقی-جبه خانه-جدامیشی-جراجه-جربزه-جزغال-جزغاله-جشن-جغ-جغتای-جغجغه-جغرات-جغه-جقه-جقه بوته-جل-جلایر-جل پلاس-جلدقه-جلذقه-جلفا-جلگه-جلو-جلیقه-جناغ-جناق-جنده-جوال-جوخ-جوخه-جوراب-جوشش-جوغ-جوق-جوقه-جولاه-جولخ-جوله-جیحون-جیران-جیش-جیغه-جیفه-جیقه-چابک-چاپار-چاتاق-چاتلانقوش-چاتمه-چاخان-چاخچور-چادر-چارخ-چارغ-چارق-چاق-چاقالو-چاقچور-چاقو-چاک-چاکاچاک-چاکر-چاکوچ-چالاک-چالانچی-چالت قوش-چالش-چالمه-چاله-چاو-چاوش-چپار-چپاو-چپاول-چپش-چپق-چپو-چپوق-چتر-چتلانقوچ-چچک-چچن-چخاچخ-چخماق-چراغ-چربی-چربی-چرخچی-چرک-چرکچی-چروک-چــــــــــروک-چریک-چغ-چغارتمه-چغاله-چغانه-چغر-چغرات-چغل-چغندر-چق-چقاچق-چق چق-چقر-چقشور-چقماق-چک-چکاچک-چکش-چکمه-چکن-چکوچ-چکه-چکین-چگر-چگرچی-چگور-چلاق-چلبی-چلتوک-چلچل-چلچله-چلقوز-چلک-چلمه-چلنگر-چلو-چلوار-چله-چلیک-چماق-چماقلو-چماقلو-چمباتمه-چمچم-چمچمه-چمن-چمن زار-چموش-چنباتمه-چنته-چنداول-چندش-چنگال-چنگیز-چو-چوپان-چوخا-چوگان-چیالک-چیچک-چیغ-حوله-خاتون-خاژغان-خاشاک-خان-خانبالیغ-خانلغ-خانم-خانه-ختای-ختو-خراشه-خرخشه-خرشه-خرگاه-خفقان-خفه-خورجین-خیل-دائی قزی-دادا-داداش-داروغه-داغ-داغان-داغسر-داغلان-داغمه-داغون-داقو-دالای-دالبوز-دانتل-دانشق-دایی-دبوس-دخمه-دربند-درد-درنا-دشک-دشلمه-دشمن-دشنه-دکمه-دگمه-دگنک-دلاور-دلدور-دلمه-دلو-دلواپس-دلیر-دمار-دماغ-دنـــــــبلان-دنبلان-دنبه-دنج-دنگل-دوراغ-دوز-دوساق-دوستاخ-دوستاق-دوشک-دوقلو-دولخ-دولمه-دولو-دومان-دیاق-دیشلمه-دیلاق-دیلماج-رایت-زپرتی-زیلو-ژند-ژنده-ساتگنی-ساتلمش-ساج-ساچق-ساچمه-ساچوق-ساخلو-سارغ-سارق-ساروغ-ساریخ-ساغر-ساغری-ساق-ساقدوش-سالار-سالدات-سالور-سالوم-سالیخ-ساوری-سباشی-سبای-سبکتکین-سبلان-سبنج-سبه-سپور-سختیان-سخلو-سخمه-سرایش-سرایه-سراییدن-سرتق-سرغو-سرگین-سرم-سرمه-سرمه ای-سرنا-سرود-سقرمه-سقز-سقلمه-سقناق-سکز-سگرمه-سل-سلانه سلانه-سلجوق-سلطقی-سمرقند-سنبه-سنجاق-سنجق-سنجق بیگی-سنجر-سنجق-سنجوق-سنقر-سنگر-سنور-سوباشی-سودا-سور-سورتمه-سورچی-سورسات-سورن-سوغات-سوغه-سوقولمه-سوگلی-سولوق-سیچقان ئیل-سیحون-سیرم-سیک-سیل-سینور-سیورغال-سیورغامیشی-سیورمیش-شاپلاق-شادروان-شاهسون-شپلاق-شپلاقی-شرباشران-ششلیک-شکاشک-شلاق-شلایین-شلتاق-شلتوک-شلخته-شلغم-شلمه-شلوغ-شلیته-شمشک-شنقار-شنگله-شنگول-شوربا-شیرالغه-شیشک-شیشلیک-شیشه-صاغ-صولجان-طخماق-طرغان-طرغو-طرقان-طرلان-طرمتای-ططماج-طغار-طغان-طغرا-طغرل-طقماق-طو-طوپ-طوزغو-طوزلق-طوغ-طوغان-طوی-عالی قاپو-غاتی-غاز-غازالاق-غازایاقی-غازغان-غازلاغ-غازمه-غاغمیشی-غالین-غانچی-غبار-غبرغه-غجر-غجرچی-غدغن-غرپیچی-غرت-غرتشن-غرچی-غرش-غرغشه-غرغنجه-غرق-غرمه-غرناق-غروق-غزغان-غزغن-غشغرغ-غلاف-غلتاق-غلتبان-غلفتی-غلمان-غنچه-غوچ-غوربا-غورباغه-غوره-غوزه-غوغا-غول-غیغاج-فرچه-فرفره-فشفشه-فشنگ-فشنگچی-قئانچی-قاآنچی-قائت-قاب-قابجب-قابلق-قابلمه-قابوق-قاپچی-قاپق-قاپو-قاپوچی-قاپوق-قاپوقولو-قاپی-قاتق-قاتمه-قاتوق-قاتی-قاچ-قاچاق-قاچاقچی-قار-قارساق-قارشمیش-قارغاش-قارماق-قاروره-قاز-قازایاغی-قازغان-قازقان-قازلاخ-قاس-قاش-قاشق-قاش قاش-قاشقه-قاطر-قاطمه-قاطی-قاغ-قاغان-قاق-قاقاله-قاقن-قالپاق-قالپاقچی-قالتاق-قالنجه-قالی-قالین-قام-قاموس-قامه-قامیش-قاوت-قاود-قارومه-قاولوج-قاولوغ-قاووت-قایش-قایق-قاین-قباق-قبترقای-قبتورقه-قبچور-قبراق-قبرقه-قپاق-قپچاق-قپچور-قپوز-قترماق-قتسز-قتق-قتلغ-قج-قجغار-قچاق-قچقار-قدغن-قدغنچی-قرا-قراچور-قراسوران-قراسنقر-قراطاط-قراطاوخ-قراغ-قراغچی-قراغوش-قراق-قراقروت-قراقلاغ-قران-قراول-قراولچی-قربان-قرت-قرتی-قرچی-قرداش-قرشمال-قرغوی-قرق-قرق-قرقاول-قرقچی-قرقره-قرقشه-قرقی-قرمساق-قرموت-قرمه-قرناق-قروت-قروق-قره-قره سوران-قره قولاق-قره کهر-قره نی-قره یراق-قریض-قزاق-قزل-قزل آلا-قزل اوزن-قزلباش-قزلجه-قزمت-قزن قفلی-قسر-قسراق-قسنجه-قشخون-قشقرق-قشقره-قشقون-قشقه-قشلاق-قشلامیشی-قشلق-قشن-قشنگ-قشو-قشون-قل-قلاب-قلاج-قلاچ-قلاچو-قلاچوری-قلاچوری-قلاش-قلاغ-قلان-قلاویز-قلبیگی-قلپاق-قلتاق-قلتبان-قلتق-قلج-قلج-قلچاق-قلچماق-قلدر-قلعه-قلعه بیگی-قلق-قلق-قلقچی-قلقچی-قلماش-قلنبه-قلیچ-قمق-قمه-قمیز-قمیش-قناق-قنغلا-قنق-قو-قواره-قوپوز-قوچ-قور-قورباغه-قورت-قورت اودی-قورچی-قورچی باشی-قورماج-قورمه-قورمه پلو-قوروت-قوری-قوریلتای-قوش-قوشجی-قوشلامیشی-قوشن-قوشه-قوطی-قول-قول بیگ-قولق-قوللر-قوللرآغاسی-قولوقچی-قوی ئیل-قهرمان-قیتول-قیجا-قیچ-قیچاچی-قیچی-قیش-قیشلاغ-قیشلامیشی-قیقاج-قیقاناق-قیلیچ-قیماز-قیماق-قیمه-قیمه پلو-کابک-کاچار-کاسنی-کاغذ-کاکا-کالنجه-کاواک-کاوش-کاول-کپل-کپنک-کتخ-کتک-کتل-کچل-کدباشی-کدنگ-کذاغلی-کرپی-کرپه-کرتمه-کرجی-کرخت-کرشمه-کرک-کرکیراق-کرنا-کرنش-کروک-کژغان-کسمه-کشاکش-کشش-کشکرک-کشکلک-کشکله-کشگک-کشمش-کشیک-کشیکچی-کلات-کلاش-کلاغ-کلک-کلنبه-کلنجار-کلنده-کلن کیم-کلوج-کلوچه-کلید-کماج-کنام-کنجل-کنجله-کنجه-کندلان-کنکاش-کنگلک-کوپال-کوج-کوچ-کوچک-کوچه-کورپی-کوزه-کوشک-کوشی-کوک-کوکلتاش-کولاک-کوماج-کومه-کوی-کویلک-کهنه-کیوسک-کیماک-گایش-گاییدن-گبرگه-گبه-گترم-گتره-گدار-گداره-گدر-گدوک-گر-گراس-گرایش-گربز-گرنگ-گریج-گزک-گزک-گزلک-گزمه-گزن-گزنه-گستاخ-گلاج-گلاگل-گلنگدن-گلیچه-گلیم-گلین-گلین باجی-گندله-گنده-گوت-گوترو-گوج-گوجه-گوچ-گودال-گوده-گوراگور-گورخان-گورک-گوراکا-گورگا-گورن-گورنش-گوزچی-گوک-گیج-گیجگا-لات ولوت-لاچین-لترنمه-لچک-لخت-لواش-لوی ئیل-لیقه-ماخچی-مارال-مازالاق-مشتلق-منجوق-کین-مین باشی-نان کوله-نوکار-وشاق-وشاق باشی-هراول-همه-هوچی-هوله-یاتاقون-یاتوغان-یاراق-یاردانقلی-یارشمیشی-یارغو-یارلاق-یارلیغ-یارمه-یاسا-یاساق-یاسامه-یاسامیشی-یاساول-یاسق-یاسه-یاشماق-یاطاقان-یاغی-یافه-یال-یالانچی-یالقوز-یام-یامان-یاواش-یاوه-یبغو-یتاق-یخاری-یخه-یخه-یدک-یراق-یرتمه-یرش-یرغا-یرغو-یرقه-یرلغ-یرلیغ-یرمق-یرمقان-یرنداق-یزک-یساق-یساقچی-یسال-یساول-یسال-یسون-یسه-یشماق-یطاق-یغر-یغلا-یغلاوی-یغلق-یغما-یغمور-یغناق-یغور-یقلاوی-یقلق-یقور-یلاق-یلجار-یلخی0یلدوز-یلغار-یلک-یلمان-یلمق-یلمه-یلواج-یمان-ینجه-ینداول-ینگا-ینگی-ینگه-ینی چری-یواش-یوخه-یورت-یورتچی-یورتگه-یورتمه-یورش-یورغه-یوزباشی-یوغ-یولدوز-ییلاق-ییلاق قشلاق

۱۳۹۱ فروردین ۹, چهارشنبه

پیامی به آقای آراز ریسمانی در خصوص معرفي رقص آذربايجاني بنام رقص پارسي در تلويزيون کانادائي!!

پیامی به آقای آراز ریسمانی در خصوص معرفي رقص آذربايجاني بنام رقص پارسي در تلويزيون کانادائي!!
آقای آراز!! ریسمانی! متاسفانه خبر مربوط به برنامه ای که از یکی از شبکه های کانادا پخش شده و شما رقص زیبای آذربایجانی را رقص پارسی اعلام نمودید را خواندم و به سان اکثر آذربایجانیها، مایه تاسفم گشت. متاسفانه شما یک اسم مقدس تورکی (آراز) را بر خود نهادید و خود را مدعی شناخت از رقصی می دانید که در کل دنیا به نام رقص آذربایجانی شناخته می شود اما شما شاید اولین کسی باشید که آن را رقص پارسی نامیدید!! اما امیدوارم قبل از معرفی و حتی اجرای هنر رقص آذربایجانی ، در خصوص آذربایجان و علی الخصوص رقص آذربایجانی مطالعاتی داشته باشید و این اظهر من الشمس را به سادگی فدای اهداف و امیال خود (شاید برای جمع آوری رای در خصوص انتخاب شدن و یا کسب محبوبیت فارس زبانان عزیز!) نکنید و یا بهتر بگویم، از استفاده ابزاری از داشته های غنی آذربایجان اجتناب نمایید. چرا که در موقعیتی قرار نگیرید که مصداق دو مثل ترکی ذیل شوید: در ترکی مثلی است که می گوید: اؤزگه چیراغینا یاغ اولماق بسدیر و مثلی دیگر می گوید: "آراواندان دا اولارسیز، گوراوانداندا" (از اینجا رانده و از آنجا مانده)...... (اگر تورک باشید مفهومش را خواهید دانست)... اگر جسارت نباشد، بنده می توانم منابعی را در خصوص سیر و روند رقص آذربایجانی و همچنین به رسمیت شناختن حقوق اقوام و ملتها، در اختیارتان قرار دهم... گویا به موضوع دوم (حقوق اقوام) نیز علاقمند هستید...(تویدا گؤرمه سک، باجاسیندان باخمیشیق!)...

(حمید والائی - 1390/1/5)

خبر مربوط به " معرفي رقص آذربايجاني بنام رقص پارسي در تلويزيون کانادائي"! 

 http://www.ctvbc.ctv.ca/servlet/an/local/CTVNews/20120320/bc_ctv_morning_live_persian_new_year_120320/20120320/?hub=BritishColumbiaHome
صفحه فیس بوک آراز ریسمانی:
 http://www.facebook.com/araz.rismani
آدرس سایت آرازریسمانی:
 http://arazrismani.ca/website/user-login/91-about-araz-farsi

۱۳۹۱ فروردین ۶, یکشنبه

طرحی جالب برای سیزده بدر

در روز طبیعت می توان یکی از این بالن ها را با نوشتن نام دریاجه اورمیه روی آن (به زبان ترکی، انگلیسی) به آسمان فرستاد، این حرکت می تواند اعتراضی به خشکانیده شدن دریاچه اورمیه باشد.
تصاویر بالنهای آغشته به نام دریاچه اورمیه را نیز می توانید در اینترنت منتشر کنید 

 Gəzigünü yoxsa başq bir Gün hər Türk birdənə bu balonlarda tikərək onun üzərində Türkcə və ingilizcə Urmiye Gölü quruyur yazmaqla havaya uçura bilərik, beləcə Urmiye gölünün qurudulamsına qarşı bir mədəni göstərgə ola bilir.
uçurduğunuz Balonlardanda Görüntü çəkib internetdə paylaşsanız daha yaxşı olur

۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه

فرمان دولتی کریمخان زند که صراحتا شیروان، قره‌باغ، گنجه و نخجوان را (به همراه دارالسلطنه تبریز و قلمرو علیشکی) جزئی از ولایت آذربایجان می‌شمارد

فرمان دولتی کریمخان زند که صراحتا شیروان، قره‌باغ، گنجه و نخجوان را (به همراه دارالسلطنه تبریز و قلمرو علیشکی) جزئی از ولایت آذربایجان می‌شمارد 

فرمان تعالی شد آنکه در این اوان عمدة المسیحیه پادری فرنسیه حکیم وارد حضور و بعرض رسانید که بموجب ارقام سلاطین جنت مکان صفویه انار اللّه برهانهم، همیشه پادریان فرنگیان و خلیفها در ممالک محروسه ایران جا و مکان داشته هر یک برسم و آئین خویش بعبادت مشغول و تجار و سوداگران این طایفه بتجارت قیام و عشور و متوجهات حسابی خود را مهمسازی عمال خیریت اعمال دیوان مینمودهاند، مشروط بر اینکه احدی از آنها مرتکب امری که خلاف ملت مقدس اثنی عشر علیهم صلوات اللّه الملک الاکبر باشد بحسب ظاهر نکرده، احدی را هم با ایشان رجوعی نباشد. و هرگاه جماعت ارامنه بآنها ضرر و نقصانی برساند بخلاف حساب متعرض احوال آنها شوند، بعد از ثبوت آن آنها را ترجمان نمایند و پادریان کرملیان دو نیکان و جزونت و کنحوجی و اکوستن و غیره که در ولایت آذربایجان از شیروان و قراباغ و دار السلطنه تبریز و گنجه و نخجوان و قلمرو علیشکی دار السلطنه اصفهان و الکاء فارس از شیراز و بندرعباس و سایر ممالک محروسه می‌باشند و در هرجا که خواسته باشند توقف و سکنی کرده هر یک از ارامنه و عیسویان و اولاد ایشان که خواسته باشند نزد ایشان آمدوشد کرده تعلیم گیرند و درس بخوانند نیز ممانعت نکرده چنانچه جماعت مذکوره اموات خود را در مقامی که بجهت مدفون آنها تعیین می‌نمایند بدستور و آئین دین خود برده و دفن نمایند عایق و مانعی جهت آنها نباشد و امداد و اعانت لازمه در باره آنها به عمل آمده احدی نسبت به ایشان ظلم و ستم ننماید. و در خصوص صدق ادعایات و عرض خود ارقام مذکوره را بنظر رسانند. لهذا عالیجاهان بیگلربیگیان عظام و حکام گرام و غیره عمال ولایت محروسه در خصوص امور مذکوره بنحویکه حسب الارقام سلاطین بشروط مذکوره مقرر شده از آنقرار معمول و عشور متوجهات حسابی تجار و سوداگران را باز یافت و تخلف از فرموده مبارک جایز نداشته مراعات ایشان را منظور دارند و در عهده شناسند.

تحریرا فی شهرشوال المکرم سنه ۱۱۷۷

۱۳۹۰ اسفند ۲۸, یکشنبه

برگزاری جشن نوروز با استفاده از سلاح های دوربرد

گروهی 500 نفره از طرفداران سازمان تروریستی حزب کارگران کوردستان (PKK) با دعوت احزاب نژادپرست ب.د.پ (صلح و دمکراسی)، ک.ج.ک (شاخل داخل شهری پ.ک.ک) و سازمان تروریستی حزب کارگران کردستان امروز 18 مارس را برای برگزاری نوروز انتخاب کردند. 
در همین اثنا 500 نفر از طرفداران این احزاب رادیکال کرد در شهر دیاربکیر ترکیه علارغم اجازه ندادن شهردار دیاربکر تجمع کرده اند. پلیس ترکیه نیز به سبب مسائل نوروز سالهای گذشته اقدامات کافی را انجام داده بود که خوشبختانه در آخرین لحطه از ورود سلاح های دوربرد به منطقه و به آشوب کشیدن شهر باخبر شده و طی عملیاتی افرادی که سلاح های غیرقانونی را حمل می کردند را بازداشت کرد. پلیس ترکیه در لین عملیات 3 نفر مضنون را نیز بازداشت کرده است.
طرفداران سازمان تروریستی حزب کارگران کردستان سلاح های دوربرد را قصد داشتند از طریق ماشینی که در محوطه بوده به دست افراد معلومی رساندن و عملیات تروریستی را محقق سازند که خوشبختانه پلیس ترکیه موفق به کشف این سلاح ها شد.
طرفداران سازمان تروریستی حزب کارگران کوردستان (Partiya Karkerên Kurdistan) که در محل حضور داشتند با فهمیدن این موضوع اقدام به حمله به سمت نیروهای پلیس کردند که در این حملات که با استفاده از سنگ، چوب، مولوتوف کوکتل و  ... بود 11 پلیس ترکیه بهمراه 2 شهروند ترکیه مصدوم شدند.
طرفداران ترور و تروریسم در این حادثه 11 ماشین شهروندی ترکیه ای را که در محل پارک کرده بودند به آتش کشیدند.
در این تجمع غیرقانونی نمایندگان حزب ب.د.پ به نام های صلاح الدین دمیرتاش، لیلا زانا، آیسل توغلوک، آیلا آکات آتا، آلتات تان و ... نیز حضور داشتند که پلیس برای پراکنده ساختن طرفداران حزب کارگران کوردستان (Kurdistan Workers' Party) اجازه همراهی این وکلای به اصلاح مجلس ملی ترکیه را به آنها نداد.
سازمان تروریستی حزب کارگران کردستان طی چند سال گذشته از نوروز به عنوان ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت بین شهروندان ترکیه استفاده می کند و طی چندسال گذشته چندین شهروند ترکیه به علت حملات تروریستی حزب کارگران کوردستان جان خود را از دست داده اند.
منبع خبر مترجم:
http://tinyurl.com/8xxrcw3